محل تبلیغات شما

صدایم درنمی آید . مهدی اخوان ثالث

 تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید

 

دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

 

نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم

 

تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

 

توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک

 

چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی آید

 

چه سود از شرح این دیوانگی ها،بی قراری ها ؟

 

تو مه ، بی مهری و حرف منت باور نمی آید

 

ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف

 

که این دیوانه گر عاقل شود ، دیگر نمی آید

 

دلم در دوریت خون شد ، بیا در اشک چشمم بین

 

خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید

*****************

من اينجا بس دلم تنگ‌ست

و هر سازی که می‌بينم بدآهنگ‌ست.

بيا ره‌توشه برداريم،

قدم در راه بی‌برگشت بگذاريم،

ببينيم آسمانِ "هر کجا" آيا همين رنگ‌ست؟

من اينجا بس دلم تنگ‌ست....مبارکتباشه گلم هر چندهزمشبراممشکلهاما خوشحالم -

این مطلب رو چند وقت پیش نوشته بودم -الان وقت شد پست کنم .....

خبری در راه است......فقطچندروزدیگر....کامتان عسلللللللل

نمی ,جور ,، ,آید دلم ,بس ,دلم ,بس دلم ,نمی آید دلم ,در نمی ,اينجا بس ,در اشک

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تلاش و کوشش