محل تبلیغات شما



صدایم درنمی آید . مهدی اخوان ثالث

 تو را با غیر می بینم،صدایم در نمی آید

 

دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید

 

نشستم،باده خوردم،خون گریستم،کنجی افتادم

 

تحمل می رود اما شب غم سر نمی آید

 

توانم وصف جور مرگ و صد دشوارتر زان لیک

 

چه گویم جور هجرت چون به گفتن در نمی آید

 

چه سود از شرح این دیوانگی ها،بی قراری ها ؟

 

تو مه ، بی مهری و حرف منت باور نمی آید

 

ز دست و پای دل برگیر این زنجیر جور ای زلف

 

که این دیوانه گر عاقل شود ، دیگر نمی آید

 

دلم در دوریت خون شد ، بیا در اشک چشمم بین

 

خدا را از چه بر من رحمت ای کافر نمی آید

*****************

من اينجا بس دلم تنگ‌ست

و هر سازی که می‌بينم بدآهنگ‌ست.

بيا ره‌توشه برداريم،

قدم در راه بی‌برگشت بگذاريم،

ببينيم آسمانِ "هر کجا" آيا همين رنگ‌ست؟


1397/9/21

من این هزار رنگ شبه تو را دو ست دارم پاییز را می گویم .

خاطراتمان را کجا پنهان کرده ای که حتی یاد اوری ش برایت سخت است ؟چه قدر با تو زیبا بود ان خواب و خیال ها و من چه زود پیر شد از حسرتی که بر دلم ماند و اتشی که از تو در جانم افتاد چه شب ها که برای تو گریستم و چه لحظه ها که با خیال تو به او خیانت کردم تو را در اغوش گرفتم و او را لمس کردم

چند سال می گذرد یادت هست ؟

پاییز فصل ما بود یاد ت هست ؟-عروسک ها رقیب ما بود یادت هست متکا  تمسال ما بود یادت هست .عشق جاری بود سبره می رویید دوستت داشتم .

 


دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ ِ قشنگ از کف ِ دنیا برود

هرکه معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل ِ تنها به چه شوقی پی ِ یلدا برود؟
گله هارابگذار!
ناله هارابس كن!
روزگارگوش ندارد كه تو هي شِكوه كني!
زندگي چشم ندارد كه ببيند اخم دلتنگِ تو را.
فرصتي نيست كه صرف گله وناله شود!
تابجنبيم تمام است تمام!!
مهرديدي كه به برهم زدن چشم گذشت
ياهمين سال جديد!!
بازكم مانده به عيد!!
اين شتاب عمراست .
من وتوباورمان نيست كه نيست!!
***زندگي گاه به كام است و بس است؛
زندگي گاه به نام است و كم است؛
زندگي گاه به دام است و غم است؛
چه به كام و
چه به نام و
چه به دام.
زندگي معركه همت ماست.زندگي ميگذرد.

زندگي گاه به نان است و كفايت بكند؛
زندگي گاه به جان است و جفايت بكند‌؛
زندگي گاه به آن است و رهايت بكند؛
چه به نان
و چه به جان
و چه به آن.
زندگي صحنه بي تابي ماست.زندگي ميگذرد.

زندگي گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگي گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگي گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز
و چه به ساز
و چه به ناز.
زندگي لحظه بيداری ماست زندگی میگذرد.

شعر از استاد عامری


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها